خواهش نادانی انسان نکن

هوا بس ناجوانمردانه سرد است

خواهش نادانی انسان نکن

هوا بس ناجوانمردانه سرد است

همه چی محلی اش خوبه... حتی مطبوعات

مطلب نوشته شده توسط "بهرنگ منتخبی" که در شماره 23 نشریه شهامت منتشر شده است.

آفتاب کم کم داشت زعفرانی می شد. مطمئن بود از ده تا بربری که سر صبح خریده تا حالا هیچی باقی نمونده و همشو هفت تا بچه قد و نیم قد خوردند. دست و روشو شست و لباساشو تو پلاستیک گذاشت و سمت خونه راه افتاد.

توی راه همش به فکر شام شب بود که یهو بوی سنگک تازه تا مغز استخونش خزید. سرشو به طرف نونوایی برگردوند. با دقت که نگاه کرد، سرباز بانک سرکوچه رو توی صف دید.

با خودش گفت: ای.. ی آقااا این روزا مردم پولشون کجا بود که برن بانک!عوضش همه پولها تو نونوایی جمع میشن. الان نونوایی جای مهمتریه. لابد واسه همینه که بیچاره سربازو گذاشتن تو صف نون!!!. خندید.

به صف که نزدیک شد دید چند نفری نونشونو گرفتند و دارن میان بیرون. یکی دو نفری هم داشتن نون داغو تو روزنامه می پیچیدن. خوب... روزنامه واسه همین روزاست دیگه! مخصوصاً اگه محلی باشه. اصلاً همه چی محلیش خوبه. ماست محلی، دوغ محلی، روزنامه محلی. حتماً لزوم توجه به جراید و مطبوعات محلی هم همینه دیگه. دستشو تو جیبش انداخت.

چندتا اسکناس مچاله شده درآورد و داد؛اما واسه فردا!!! خدا کریمه. گرمای چندتا نون تازه رو تو دستش احساس می کرد. خواست نونارو لای یه ورق روزنامه بپیچه که یهو چشمش به تیتر درشتی افتاد...

       جشنواره داستان طنز. جایزه نفر اول مبلغ خیلی زیاد!

خدا واقعاً کریمه. فکر کرد. مداد کوچیکی رو که همیشه سرکار بغل گوشش بود رو از جیبش در آورد و شروع به نوشتن کرد و با خودش گفت:اگه اول بشم خیالم از نون صبح و شب زن و بچه راحت میشه. با این پول میشه کلی نون خرید. خدا کریمه!کی میدونه شاید اول شدم. !!!

اورمیه یا ارومیه... مسئله این است!

جدیداً بحث نام صحیح اورمیه یا ارومیه نقل محافل شده


این مطلب رو خیلی خیلی وقت پیش نوشته ام.

فکر میکنم اوایل سال 88 بود

این یکی از دلایل نامگذاری اورمیه یه شکل صحیح است و البته دلایل دیگری نیز وجود داره طبیعتاً


...

شاید شما هم شنیده باشید این مثل معروف را گفته است: "به گَمانم؛ گُمان درست است!" همین مسئله در کلمات و عبارات دیگری نیز صدق می کند، مثل آن دوستی که در یک تماس تلفنی با ما پرسید: ما بالاخره ندانستیم "تِکاب" درست است یا "تَکاب".

اما در مورد ارومیه یا اورمیه قضیه کمی متفاوت است، چون در اینجا اصل موضوع تفاوت می کند. اسم شهر ما از ترکیب دو کلمه اور+میاه تشکیل شده است. اور یعنی دربرگیرنده و میاه یعنی آب، مثل اورشلیم که یعنی محل سلام. اورمیه نیز به معنای محل فراوانی آب معنا شده است.

در اصل این کلمه یک کلمه سریانی است که در زبان ترکی امروز رایج شده است؛ چنان که وقتی پرسیده می شود: "هارالی سان؟" می گویند: "اورمیه لی" و شاید بتوان قاطعانه گفت که محال است کسی بگوید: "ارومیه لی".

حتی این احتمال نیز وجود دارد که از یک فارسی زبان نیز بپرسید و همین جواب را بشنوید که بگوید: "اهل اورمیه هستم" اما این هم گفتنی است که ما دو زبان داریم؛ یکی زبان معیار و دیگری زبان محاوره ای. زبان معیار با توجه به معیارهایی که توسط فرهنگستان زبان فارسی تدوین و ارائه می شود، به عموم معرفی شده است.

ما معنای واقعی نام شهرمان را نیک می دانیم و به افکار عمومی جامعه که نام صحیح شهر را می دانند، ادای احترام کرده و تا جایی که می توانیم می نویسیم "اورمیه"

اما وقتی که مجبوریم مطابق زبان معیار بنویسیم!! (چون اجبار است!!) تا این کلمه شبهه حتی قومیتی!!!! پیدا نکند، در نشریات استانی و محلیُ می نویسیم "ارومیه". از فرمانداری محترم شهرمان نیز ممنونیم که پس از سالها نام فرمانداری اورمیه را به فرمانداری ارومیه تغییر داد تا بدین وسیله تشویش اذهان عمومی صورت نگیرد و زبان معیار را رعایت کرده باشند!!!!!!!!