خواهش نادانی انسان نکن

هوا بس ناجوانمردانه سرد است

خواهش نادانی انسان نکن

هوا بس ناجوانمردانه سرد است

انتظار

راسته که می گن انتظار کشنده تر از مرگ است!


2 تیر ماه سال گذشته، درست روز عقدمان به من زنگ زدند و گفتند که آزمون استخدامی در راه است.

به پیشنهاد یک رفیق شفیق جهادکشاورزی را انتخاب کردم


وقتی برای اولین بار مهمان خلخال بودم، زنگ زدند که بیا... آزمون داری!!


وقتی برای دومین بار رفتم، زنگ زدند و گفتند قبولی


به گمانم اواسط مرداد ماه بود


بعد از طی همه مراحلی که قبل از استخدام لازم است، از آن روز، هر روز منتظر این هستم که بگویند بیا سر کار!!


ولی نمی گویند که هیچ!! هر روز خبرهای مختلف در این زمینه منتشر می شود


این وضعیت شامل حال من نیست فقط


حداقل 400 نفرشان را در استان خودمان داریم!


مسئولان محترم

از زبان یک خبرنگار از شما می خواهم و نه از زبان یک منتظر!!


بگویید یک سال دیگر

بگویید یک ماه دیگر

بگویید هرگز


ولی شما را به خدا این قدر استرس را بر این جوانان بینوا تحمیل نکنید


(اینها را از این بابت اینجا می نویسم که خیلی از دوستان مرا به عنوان منبع خبری شان می شناسند! من هم مثل همه شما بی اطلاعم!)

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد