خواهش نادانی انسان نکن

هوا بس ناجوانمردانه سرد است

خواهش نادانی انسان نکن

هوا بس ناجوانمردانه سرد است

خستگی یک سال از تن ما بیرون آمد

ارومیه- ندا عبدی- خبرنگار همشهری: آبان و آذر سال قبل، اوایل کار بود و ناهماهنگی ها بیشتر به چشم می خورد؛ به خصوص مشکلات دبیر جوان و خوش ذوق استان با همکار مستقیم اش در تحریریه تهران... هر کدام از ما چندین سال سابقه کاری داشتیم و برج هایی بودیم برای خودمان! اما هندسه نااقلیدسی را معنا کردیم و برای رسیدن به هدف این برج های موازی «خم» شدند و متواضعانه گرد کم سن و سال ترین فرد گروه؛ «جمع»... حالا یک سال از 11 آذر 91 می گذرد؛ همان روزی که اولین شماره روزانه روزنامه همشهری آذربایجان غربی چاپ شد...
جلسات منظم هفتگی تحریریه، پرونده هفتگی که اگر کمی ظرافت در مسئولان «وقت» و گاهی «بی وقتِ» وقت بود، می توانست به سندی برای حل مشکلات استان تبدیل شود، خستگی های خبرنگاران از کار بی وقفه ولی باز هم ادامه و ادامه، دلخوری از نحوه پاسخگویی مسئولانی که وظیفه شان همین پاسخگویی بود، مشکلات و باز هم مشکلات بر سر راه ما ردیف بودند. تنها یک چیز ما را تا امروز -برخلاف بیشتر دفاتر مطبوعاتی استان- با اتحاد، یکپارچگی و همدلی پیش برد و آن مدیریت قاطعانه- خاضعانه سرپرست روزنامه بود. جشن امروز و کیک و چای آن شاید؛ تنها یک بهانه بود برای جمع شدن دوباره ما گرد هم... گویا قرار بود صدای خنده هایمان این بار تا آسمان برسد!
قرار ما ساعت 4 بود، ولی باز هم با نیم ساعت تاخیر شروع شد؛ جشنی که فکر می کردیم لزومی به گرفتن آن نیست و این کارها قدیمی شده! صندلی های اتاق میزگرد برای 11 نفر کم بودند و صندلی های تحریریه را کشان کشان بردیم و نشستیم تا «حامد عطایی» بیاید... امان از بدقولی! باز هم دیر آمد اما با یک دسته گل که اسم گل هایش را هم نمی دانست! انگار بمب انرژی به همه تزریق شد با دیدنش، آن هم بعد از سختی هایی که در چند ماه گذشته متحمل شده بود.
اول از همه «رضوان آیرملو»، سرپرست روزنامه صحبت کرد و خطاب به همه همکاران؛ از تلاش هایشان تشکر کرد. حالا نوبت «امید عظیمی» بود که تریبون نداشته مان را به دست بگیرد و یکی یکی از همکاران بگوید.
از «اسفندیار سپهری نیا»ی پیشکسوت شروع کرد که با یک بسته شکلات آمده بود. گفت وقتی یادداشت کم می آورده، شاهد از غیب می رسیده و آن یادداشت های این بزرگوار آن هم درست سر بزنگاه بوده است!
به سراغ «مهرداد تبریزی» محجوب، محبوب و دوست داشتنی رفت و از عکس های حرفه ای و گزارش هایش گفت و حضورش را مغتنم شمرد.
به «حامد عطایی» که رسید، به حضورش از اولین روز اشاره کرد و گفت که گاهی ساعت 3 نصفه شب -وقتی دست اش از همه همکاران کوتاه بوده- با او تماس می گرفته و حامد بلافاصله برایش مطلب می فرستاده است. (البته ما شنیده ایم که آقای عطایی همیشه سر این موضوع شاکی بوده است!)
از «رضا پورعلی» گفت که ساعی و کوشا است و گزارش های دلچسبی می نویسد و بعد به «پژمان ولیزاده»، کم سن و سال ترین عضو گروه رسید و پیشرفت اش در سه ماه اول شروع به کار را عالی توصیف کرد.
به «من» که رسید، باز هم انگار اما و اگرهایش یادش افتاد! گفت مطالب خوب و جذابی می نویسد، البته یک حسن دیگر هم دارد و آن روحیه «فان» اوست!
حالا دیگر انگشت همکاران را می بریدی خبردار نمی شدند از فرط خنده!
از «لیلا برجسته» و خبرهای خوبش هم گفت و تلاش اش را ستود.
حالا به «روحینا مجیدی» رسیده بود که در روزنامه همشهری از همه ما خبرنگاران پیشکسوت تر است. گفت سوژه پردازی او و گزارش های جنجالی و مورد قبول اش را دوست دارد و سخت کوشی او و قلم تیزش را منحصر به فرد دانست.
«مریم نقی پور» را که قبلا در خبرگزاری ایسنا هم همکار وی بود را از قلم نینداخت و به پیشرفت های قابل ملاحظه او در عرصه قلم اشاره کرد. این را هم گفت که نقش محوری او در پرونده طلاق باعث جذابیت فوق العاده این موضوع شده است.
«رضوان آیرملو» آخرین حلقه این زنجیر بود که از اول با ما همپا شد. عظیمی اعتراف کرد که هر ماه یک بار برای استعفا نزد او می رفته و هر بار سر کارش برمی گشته است!
بگذارید خودم هم از عظیمی بگویم... این پسر جوان که راست اش را بخواهید گمان نمی کردم به این خوبی بتواند سکان را گرد کند؛ خوب خودش را نشان داد و از انصاف نگذریم، همه سخت گیری ها و تلخی هایش به خاطر بار مسئولیت سنگینی بود که هیچ کدام از ما 11 نفر حاضر نشدیم آن را برداریم. خدا قوت!!
به سبک خبرهای تاریخی در پایان می نویسم: «کیک را همه با هم بریدیم و بیشترش را حامد خورد! شکلات ها را به هم تعارف کردیم و چای را نوشیدیم. اما آنچه بیشتر بر دل همه ما نشست، خنده های بلند بعد از یک سال تلاش بود.»



از راست: رضوان آیرملو- مهمان- مریم نقی پور- روحینا مجیدی- لیلا برجسته- ندا عبدی- پژمان ولیزاده- امید عظیمی- مهمان- رضا پورعلی- حامد عطایی- مهرداد تبریزی- اسفندیار سپهری نیا



عکس از: مهرداد تبریزی


نظرات 12 + ارسال نظر
مژده سه‌شنبه 12 آذر 1392 ساعت 13:52

همیشه بخندین ایشالا !

بسیار هم زیبا

فاطمه سه‌شنبه 12 آذر 1392 ساعت 23:06 http://MY-NEWS.BLOGFA.COM

ایلانلاریم گلسین بوینیزا دولاشسین بوغازینیان نجور گئتدی پیس قیز؟

علی پورحسن چهارشنبه 13 آذر 1392 ساعت 13:17 http://livelook.ir

سلام خوبی وبتو دیدم زیباست تبریک میگم ممنون میشم به وب من هم سری بزنی
میکروبلاگ چند رسانه ای livelook
ممنون میشم تو سایت عضو بشی و همیشه باهم در ارتباط باشیم راستی مطالب وبتو هم میتونی تو سایت انتشار بدی و بازدیتو ببری بالا
حتما بیا منتظرت هستم
http://livelook.ir

ح.و چهارشنبه 13 آذر 1392 ساعت 20:54 http://huseynvahedi.ir

سلام
چوخ راحاتسیز اولدوم!
منیم یئریمی نه بوش ساخلاییبسیز نه‌ده ایل دؤنومونده یاد ائدیبسیز!!!
نجور اولسا ایکی-اوچ آی اورا یازی وئرمیشم!!!!

سلام
سیزین حققییز وار
آمما فقط اولار کی ایندی واردیلار دعوت ائله میشدیلر
اگر هامی گلسه یدی اوندا بیر کنفرانس سالنی لازیم اولاردی
آمما دوز دییرسیز
یئرییز بوشویدو

کریم آزاد پنج‌شنبه 14 آذر 1392 ساعت 12:56 http://busevdabitmaz.blogfa.com

http://busevdabitmaz.blogfa.com/post-227.aspx

روابط عمومی جمعه 15 آذر 1392 ساعت 19:20

سلام وقت بخیر
پیکر مطهراستاد کاظم معتمد نژادروزشنبه 16 آذر ساعت 9صبح ازمقابل دانشکده ارتباطات دانشگاه علامه طباطبایی بردوش استادان ودانشجویان علم ارتباطات تشییع می شود.

تهران سه راه ضرابخانه خیابان شهید احمدی روشن(کتابی سابق)

روحش شاد و یادش گرامی

فهیمه شنبه 16 آذر 1392 ساعت 11:44 http://shaparak-e-barooni.blogfa.com

اون روزا یه آبجی ندایی داشتیم که خیلی دوستش می داشتیم!!!

حالا من بی معرفتم اینجا سر نزدم شما هم نباید یه سری میزدی به من؟؟؟؟


سلام
راست میگی واللا

آیین شایین شنبه 16 آذر 1392 ساعت 18:22 http://ayinshayin.blogfa.com/

تبریکلر، بوردا کی هر نمنه لَیلون دور! لَیلون بوشقاب، لَیلون قاب، لَیلون پیجاق، لَیلون گول، گل آپار قالمادی .....!
بو کیکده اون بیر قشدی، یانی همشهری ده قوناقا بیر قَش کیک ده وئرمزلر. یازیق او ایکی نفر قوناق دا، گؤر نئجه مظلوم مظلوم باخیرلار. هله دئییردیم بیر گون گلم دفتریزه باش چکم، سیزلر آداما بیر ایستیکان چای دا وئرمه سیز


یوخ بابا بیز مهربانیخ
آمما بو قوناقلار قشح وقت گلمه میشدیلر!
سیز گلین آی قارداش! من سیزه دارچین چایی وئره رم!

شیخ بگلو دوشنبه 18 آذر 1392 ساعت 08:00 http://amirreza-89.blogfa.com/

تبریک میگم ان شالله موفقیت ها و پیروزیهای بزرگتر و صدمین سالگرد ش رو جشن بگیرید و خوش و خرم باشید

امیرکردلر سه‌شنبه 19 آذر 1392 ساعت 15:30 http://amirkordlar.blogfa.com

سلام و عرض خسته نباشید
هرچند دیر سر زدم اما خوب شد که دیدم!
امیدوارم موفق باشید؛
انصافا همشهری محیطی عالی و مناسب برای رشد و پرورش هست.
امیدوارم همیشه موید باشید.
((همکار موقت سابق))

سلام
سپاس
واقعا همینطوریه همشهری

میلاد خدادادی چهارشنبه 20 آبان 1394 ساعت 13:30 http://rvb

با سلام خدمت استاد گرامی
استاد این جانب وبلاگمو از روز بلاگ بازش کردم . اسم وبلاگم هم rvb هستش .

سلام
آدرس کامل را تایپ کنید لطفا

میلاد خدادادی یکشنبه 24 آبان 1394 ساعت 17:40 http://rvb.rozblog.com

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد