هوا بس ناجوانمردانه سرد است
هوا بس ناجوانمردانه سرد است
آدمیزاد در حرف زدن هایش بی ملاحظه است.
وقتی می خواهد با منطق حرف بزند، احساساتی می شود؛
وقتی می خواهد از احساسش بگوید، آرزوهایش لو می رود؛
وقتی می خواهد از آرزوهایش یاد کند، حسرتش رو می شود؛
وقتی می خواهد حسرتهایش را روشن کند، منطق می تراشد،
...و اینگونه گند میزند به همهی روابطش
سلام ملیکوم بر آبجی گلمان ...
چه خبرااا؟؟؟؟؟؟؟
شرمندم بخدا... نت نداشتم این چند وقت ...
عجب جملات زیبا و واقعی نوشتی ...
سلام بر اخویییییییییییی گل خودم
دشمن شرمنده اخوی
این چه حرفی بیده؟
سلام آبجی ...
ایمیلتو چک کن آبجی ......
سلام اخوی
محض اطلاع این کامنتو شونصد ساعت بعد از اون ایمیل دیدم
ممنون
به کدام ملت هستی ..... ز کدام مذهب هستی که کشند عاشقی را ... که تو عاشقم چرایی ... به طواف کعبه رفتم .... به حرم راهم ندادند ... که برون در چه کردی که درون خانه ایی .... به قمار خانه رفتم ... همه پاکباز دیدم ... چو به صومعه رسیدم ... همه همه زایده ریایی .. در دل زدم من ... که یکی ز در درامد .. که... درا درا سنگی که تو هم از انه مایی.....