خواهش نادانی انسان نکن

هوا بس ناجوانمردانه سرد است

خواهش نادانی انسان نکن

هوا بس ناجوانمردانه سرد است

14 فروردین

ندا عبدی پنج‌شنبه 22 فروردین 1392 ساعت 09:42

نظرات 6 + ارسال نظر

یه آشنا پنج‌شنبه 22 فروردین 1392 ساعت 14:05

مبارکه...!!!!!!!!!!!!
تبریک می گم بهتون...!!!!!!!!!

فهیمه پنج‌شنبه 22 فروردین 1392 ساعت 17:52

قضیه این دسته گل چیه؟؟؟

14 فروردینه
بعدا میگم

مریم جمعه 23 فروردین 1392 ساعت 13:25

الهی
قاداین آلایدم که برات گل اوردن و تو اونقدر ذوق کردی که عکسشو گذاشتی وبت.
6 تا هم گل داره این دسته گلت با خودت میشه 7 تا
جلو میز آرایشت هم گذاشتی یعنی متعلق به خودته
یه نی نی هم پشت اون گل هست که معنیشو نمیدونم یعنی چی
به هر حال خوشحالم که خوشحالی ولی کاش یه چیزی مینوشتی برا این عکسی که گذاشتی.

تحلیل هات درست بودن بجز اینکه 9 تا گل داشت. 8 تا قرمز و یه دونه سفید. نتونستم کامل عکس بگیرم ازش چون کیفیت دوربین گوشی م پایین بود
اونم نی نی نیست و یکی از شونصد تا عروسکم هستن

این عکس شماره یک بود
این داستان ادامه دارد!

مریم جمعه 23 فروردین 1392 ساعت 13:34

صبح روزی که سال تحویل میشد سبد گلی که حاجی وقت خواستگاری اورده بود را بردم حیاط و شستم چون گرد و خاک دو ساله که نشسته بود روش. گذاشتم جلو آفتاب خشک شه. خانم طبقه پایین خونمون که گلو حیاط دیده بود به آقامون گفته بود وای چقدر این گل حیاط را خوشجل کرده دستتون درد نکنه.
حاج آقامون که اومد خونه بهم گفت که خانم همسایه فکر کرده اون گل را گذاشتیم تا حیاط خونه خوشگل دیده شده و خجالت کشیدم بردارم بیارمش. بعد خودم رفتم گل را از حیاط بیارم دیدم آقای همسایه تو حیاط و سبد گل هم کمی اونطرف تر یعنی طرف راه پله اونا عقب نشینی کرده و زیر سبد گل هم یه سنگ بزرگ گذاشتن تا به اصطلاح این گل از دور خوشجل تر خوشجل تر دیده شه.به قدری منتظر موندم تا برن خونه و پریدم و گل خواستگاریمو اوردم موندم اون گلی که دو سال قبل 100 هزار تومن خریدیم خیلی زشت بود که همسایه فکر کرده باید بزاریمش حیاط؟؟؟