ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | ||||
4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 | 10 |
11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 | 17 |
18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 | 24 |
25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
ای بابا
انگار حکایت تکراری اول مهر و بازگشایی مدارس نمیخواد دست از سر کچل من برداره!
فردا اول مهره و من دارم همین الان می رم لباسامو اتو کنم و ساعت 9 شب سوار اتوبوس بشم و برم مدرسه ام توی تهران (8 صبح باید مدرسه باشم!)!!!
عجب روزگاریه... خدایا...
انگار چاره ای نیست... چون ذوق عجیب و وصف ناپذیری دارم برای ادامه تحصیل در مقطع دکترا و تکرار و تکرار و تکرار این روزها و مسیرها...
یاد روزی می افتم که تازه تو دانشگاه قبول شده بودم و برای اولین بار تنهایی سوار اتوبوس شدم و رفتم تهران... جایی که تا قبل از اون تنها 2 بار اومده بودم و هر دو بار با خودروی شخصی و همراه خانواده ام بود. حالا من بودم و یک شهر بزرگ (تهران دریادی...)
مامانم یه کیف برام آماده کرد. کیف لپ تاپ رو پر کرد از وسایلی که ممکن بود به دردم بخورن
حتی نخ و سوزن هم توش بود
خدای من... چقدر اون کیف سنگین بود!
اما اونقدر ذوق و شوق داشتم که از میدان انقلاب تا حوالی میدان قزوین رو پیاده رفتم!!
پایانه آزادی... فریاد افرادی که به سوار شدن دعوتت می کردند...
ترافیک... سر و صدا... آلودگی شدید هوا... گرما (مامانم مجبورم کرد یه کت هم بردارم)
امروز یک سال از اون روز میگذره
یه کیف معمولی دوشی برمیدارم
یه دفترچه یادداشت
یه خودکار
موبایل و شارژر
کمی لباس (برای اینکه یه شب قراره تو خوابگاه بمونم)
و اندکی پول (نه مثل دفعه اول که حدود 100 تومن نقد گذاشته بودم تو جیب شلوارم (که دزد نتونه بزندش) و کلی پول تو عابربانکم)
چقدر من عوض شده ام... دیگه ذوق ندارم برای سفر
دیگه تهران رو دوست ندارم و حتی میشه گفت بدم میاد ازش
فقط می خوام این ترم هم تموم بشه
این ترم 13 واحد درس اصلی برداشتم و 3 واحد پیش نیاز اجباری
پایان نامه هم توشه
دعا کنید زودتر تموم بشم
پانوشت:
روز سئوگی لر رو به تمام سوگلی ها تبریک میگم. بخصوص به "نارین"
سلام
امیدوارم زودتر درس و دانسگاه رو تموم کنی حالا داری چی میخونی؟به هر حال منتظرتم بیا و سر بزن
سلام
ارشد علوم ارتباطات اجتماعی تو دانشگاه علامه تهران
موفق تر باشید و سپاس
مهر آمد با تمام مهربانی ...
مهرین قوخوسو گلیر
سو"دئییبدیر منه اولده،آنام، آب کی، یوخ
"یوخو"اویرتدی اوشاقلیقدا منه،خواب کی، یوخ
ایلک دفعه کی،"چورک" وئردی منه نان دئمه دی
اَزلیندن منه "دوزدانه"، نمکدان دئمه دی
آنام ،اختر دئمه یبدیرمنه، "اولدوز " دئییب او
سو دوناندا،دئمه ییب یَخدی بالا،"بوز"دئییب او
"قار" دئییب ،برف دئمه ییب، دست دئمه ییب "اَل" دئییب او
منه هئچ واخت بیا سؤیله مه ییب، "گَل" دئییب او
یاخشی خاطیرلاییرام، یاز گونو آخشام چاغی لار
باغچانین گون باتانیندا کی، ایلیق گون یاییلار
گل:-دئیه ردی،-داراییم باشیوی ای نازلی بالام!
گلمه سن گر،باجیوین آستاجا زولفون دارارام
او دئمه زدی کی ،- بیا شانه زنم بر سر تو
گر نیایی بزنم شانه سر خواهر تو
بلی،داش یاغسادا گویدن، سن او سان من ده بویام
وار سنین باشقا آنان، واردی منیم باشقا آنام
اوزومه مخصوص اولان باشقا ائلیم واردی منیم
ائلیمه مخصوص اولان باشقا دیلیم واردی منیم
ایسته سن قارداش اولاق، بیر یاشایاق، بیرلیک ائدک
وئریبن قول- قولا، بوندان سورا بیر یولدا گئدک
اولا، اوزگه کولک لرله گرک آخمایاسان
ثانیا،وارلیغیما،خالقیما خور باخمایاسان
یوخسا گر زور دئیه سن ملتیمی خار ائده سن
گون گلر،صفحه چونر،مجبور اولارسان گئده سن
شعر: پروفسوردوکتور محمد تقی زهتابی
ajaaaaaaaaaab!!!!!!!
وقتی آدم می شنود چه کسانی در این مملکت صاحب مدرک می شوند از همه چیز متنفر می شود و اینکه چه آینده تاریکی در انتظار ما است .
سرکار خانوم ....
جنابعالی در حالت عادی هم از همه چیز متنفرید
چه برسه به زمانی که حسادتتان گل بیاندازد
برات متاسفم که بجای اینکه خودتو بکشی بالا به فکر زندگی و کار و کسب و تحصیل دیگرانی و هر روز بیشتر سقوط میکنی