ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | ||||
4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 | 10 |
11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 | 17 |
18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 | 24 |
25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
نگاهی به لالایی در زبان، فرهنگ و فولکلور آذربایجان که در شماره 26 نشریه شهامت منتشر شده است.
"به قلم ندا عبدی"
انسان از ابتدای آفرینش دوستدار نظم و هماهنگی بوده است. این نظم و هماهنگی تا حدی پیش رفته که حتی اصوات هم تابع نظم شده و آهنگ ها را به وجود آورده است. طبیعت و سرشت آدمی همواره از شنیدن موسیقی و ریتم زیبا به وجد آمده، مشعوف می شود و در این میان، حتی لالایی های مادرانه نیز حکایت از این موضوع دارند.
آنچه به عنوان لالایی در گوش نوزاد خوانده می شود، حکایت از ظرایفی دارد که ضمن انتقال آرامش به کودک، به وی فرهنگ و فولکلور را نیز منتقل می کند. آنچه امروز به عنوان لالایی در گوش کودک خوانده می>شود، حکایت از گذشتگان دارد؛ گذشتگانی که این لالایی را برای اولین بار بر زبان آورده اند و این لالایی ها از نسلی به نسلی و بصورت سینه به سینه به امروز انتقال داده شده است.
هر منطقه ای و هر قومی برای خود لالایی ها و سبک های خاصی دارند و حتی نام لالایی در فرهنگ های مختلف، متفاوت است. در منطقه آذربایجان، مادر برای نوزادش، در خلوت دو نفره شان »لای لای« می خواند و از امیدها و آرزوها، بیم ها و ترس ها، شکوه ها و ناله ها و... سخن می>گوید. اما نکته مهم در لالایی های مادران آذربایجان، استفاده از فرم بایاتی در بیان آنهاست. از آنجا که بایاتی جزئی جدایی ناپذیر از فرهنگ مردم آذربایجان شده است و در شادی ها و غم ها، آگاهانه یا ناخودآگاه از مضمون بایاتی سود می برند، در لالایی گویی نیز بایاتی کاربرد خاص خود را یافته است.
در اینجا چند نمونه از لای لای های معروف مادران آذربایجان را می خوانیم و سپس اشاره مختصری به مضمون آن خواهیم داشت:
لای لای دئدیم یاتاسان
قیزیل گوله باتاسان
قیزیل گولون ایچینده
شیرین یوخو تاپاسان
یکی از زیباترین گل ها در فولکلور آذربایجان، همانا گل محمدی می باشد که با عطر و بوی دل انگیزش، دوست داشتنی تر می نماید. و چه زیباست تشبیه فرزند به این گل، چرا که فرزند از دید والدین، زیباترین و خوشبوترین گل روی زمین است. مادر در گوش فرزندش می خواند: لالایی گفتم که بخوابی... در میان گل های سرخ فرو بروی... در میان گلهای سرخ... خوابی شیرین بیابی...
لای لای دئدیم اوجادان
سسیم چیخمیر باجادان
تانری سنی ساخلاسین
چیچکدن،
قیزیلجادان .
»باجا« یا »پاجا«، در خانه های قدیمی آذربایجان،
محلی برای ورود نور به منازل بود که کاربردهای دیگری هم داشت. این همان
سوراخ سقف است که در روز چهارشنبه سوری، پسرها شال خود را به منازل همسایه
ها می انداختند و هدیه می خواستند. »چیچک« و »قیزیلجا« نیز همان بیماری های
سرخک و آبله هستند که در قدیم از بیماری های صعب العلاج به شمار
می>رفت. مادر آمیزه محبت خود را اینچنین به فرزندش منتقل می کند: با
صدای بلند لالایی خواندم برایت... اما صدایم از روزنه خانه بیرون نرفت...
خدایم تو را نگهدارد... از بیماری هایی مثل سرخ و آبله...
لایلای
دئدیم یاتینجا
گؤزلرم آی باتینجا
جانیم دوداغا
یئتدی،
سن حاصیله چاتینجا.
امان از مهر مادری! ...
با هم از فداکاری های مادرانه در این لالایی به چشم می خورد. لالایی گفتم
تا زمانی که بخوابی... حواسم هست که ماه من بخوابد... جانم به لبم رسید...
تا تو به اینجا (یا به سر و سامان) برسی...
بالامین یوخوسو
گلیر
لای لایی نین سسی گلیر
اوزاق-اوزاق داغلاردان
بالامین داییسی گلیر
به واسطه محبت خواهرانه به دایی
فرزندش، اینجا نیز مادر با فرزندش سخن می گوید و به او وعده آمدن دایی را
می دهد. مادر می خواند: فرزندم خوابش می آید... صدایی لالایی اش می آید...
از کوههای دور دور... دایی فرزندم می آید...
لای لاییْ نام یات
بالام
گوُن ایله چیْخ بات بالام
من آرزوما
چاتمادیم
سن آرزووا چات بالام
این لالایی به نوعی
نشانگر شکوه مادر از زمانه و آرزوی بهترین ها برای فرزندش می باشد، چنانکه
می گوید: من برای تو لالایی(آرامش) هستم، فرزندم بخواب... همراه خورشید
(نشان دهنده عظمت، بزرگی، نور و شوکت) بیا و برو... من به آرزویم نرسیدم
(ناکامی مادر)... تو به آرزویت برس، فرزندم...
لای لای آهو
گؤز بالام
لای لای شیرین سؤز بالام
گؤزَل لیکده
دونیادا
تکدی منیم اؤز بالام
در فولکلور
آذربایجان، آهو نماد زیبایی است و در این لالایی، مادر فرزند خود را به
مثابه تمام زیبایی های عالم می بیند و می گوید: بخواب کودک زیبایم که
چشمانت از زیبایی به مانند آهوان است... بخواب فرزند شیرین سخنم... در میان
زیبایی های عالم... کودک من از همه زیباتر است...
لالاییْ
نام اؤز بالام
قاشی قارا گؤز بالام
دیلین بالدان
شیرین دیر
دوداغیْندا سؤز بالام
این لالایی نیز
مانند لالایی بالایی نشان از ستایش فرزند در مدح نوزادش دارد. اما چیزی که
این لالایی جلب توجه می کند، اشاره به زبان فرزند است، چنانکه می گوید: من
برای تو لالایی(آرامش) هستم، فرزند دلبندم... ای که چشم و ابرویت سیاهند
(که در ادبیات آذربایجان، زیباترین چشم و ابروها سیاه هستند)... زبان تو
(ترکی آذربایجانی) از عسل هم شیرین تر است... بر لبانت سخن ها داری با این
زبانت...
لایْ لایْ دیلین دوز بالام
دیل آچ گینان
تئز بالام
من اوتوروم سن دانیْش
شیرین شیرین سؤز
بالام
در این لالایی، محبت مادر به فرزندش به اوج می رسد و این
است مهر مادر آذربایجانی به فرزند دلبندش، که می خواهد هر چه زودتر صدای
فرزندش را بشنود و با او سخن بگوید. مادر خطاب به غنچه باغ زندگی اش می
گوید: بخواب فرزندم که زبانت بانمک است... زودتر زبان باز کن عزیزکم... تا
من بنشینم و تو سخن بگویی... با زبان شیرینت برایم سخن ها داری...
لای لای بالام گوُل بالام
من سَنَه قوربان بالام
قان ائیلَه مَه کؤنلوُموُ
گَل مَنَه بیر گوُل بالام
بخواب فرزند همانند گلِ
من... الهی که من به قربان تو بروم فرزندم... دل مرا خون مکن... بیا و
برایم بخند فرزندم... آری! مادر منتظر خنده فرزندش است و چشم انتظار نشسته
تا گل از گل فرزندش بشکفد و او نظاره گر به بار نشستن آرزوهایش باشد. حتی
در میان خواهش هایش برای خندیدن نوزادش، به او التماس می کند که دلش را خون
نکند و برایش بخندد و در این میان قربان صدقه کودک نیز می رود.
لای لاییْ نام گوُل بالام
تئل لَری سوُنبوُل بالام
کَپَنَک دَن سئرچَه دَن
یوخوسو یوُنگوُل بالام
در فولکلور آذربایجان، از هر یک از اجزای طبیعت بعنوان نمادی جهت
معرفی خصوصیات افراد استفاده می شود. در این لالایی، خواب سبک نوزاد به
خواب سبک پروانه و گنجشک تشبیه می شود و مادر می گوید:
من برای
تو لالایی(آرامش) هستم، فرزند مانند گلم... ای که گیسوانت همانند
سنبل>هاست... از پروانه و گنجشک... خواب تو سبک تر است دلبندم...
***
قطعاً لالایی هایی از این دست در ادبیات و
فولکلور ما فراوان است و این، تنها نمونه کوچکی از تمام لالایی هایی است که
مادر آذربایجانی برای فرزندش می خواند. لالایی آذربایجان، از نظر مضمون،
وسعت، شاعرانگی و ایهام کم نظیر است. متاسفانه دیده می شود که مادران
امروزی، گاه به جای خواندن این لالایی های زیبا و پرمضمون، در گوش فرزندان
خود لالایی هایی به زبان فارسی می خوانند. اما باید به این مادران یادآور
شد که اولاً کودکان دوزبانه به اذعان محققان و اندیشمندان این رشته، دارای
هوش طبیعی بالاتری هستند و در ثانی، امروزه با پیشرفت تکنولوژی و وجود
رسانه ای به نام تلویزیون در خانه ها، کودک دلبند شما در یادگیری زبان
فارسی مشکلی نخواهد داشت.
پس پیشنهاد می کنیم مادران فرهیخته
ضمن پاسداشت زبان مادری، نگران یادگیری زبان رسمی کشور در آینده برای
فرزندانشان نباشند و این موضوع را حتی در لالایی هایی که برای دلبندان و
نور دیدگان خود می خوانند نیز لحاظ کنند تا آینده هوشی کودکان خود را نیز
تضمین کرده باشند.
سلام
بونو بوگون شهامت ده گؤروب, مینلر دفعه آلقیشلامیشام...
سلام
تشککور ائله مک آیکونی
خانم عبدی قلمینه آلقیش. سیز ده منیم کی مدیریت آموزشی اوخوموسوز ائله بیل. البته من لیسانس و فوق لیسانسدا باشقا رشته ده اوخوموشدوم. بیز مدیریت آموزشی اوخویانلار باشقالارینا ثابت ائده جه ییک کی بیز ان یاخشی یازانلاردانیق. چوخ سودیم یازینیزی و چوخ اشتیاقلا اوخودوم. موفق اولاسینیز.
سلام حورمتلی اوستاد
خوش گلیب سیز
من لیسانسی بو رشته نی اوخودوم
آمما ایندی فوق لیسانسا ارتباطات اوخویورام
مدیریت آموزشی گؤزل ریشته دی آمما ایش یوخدو اونا گؤره
سلاملار و سایغیلار
ساغ اولسون خانیم عبدی، شهامتین بو سایی داها گؤزل. اؤزلیکده لایلالارا عایید مقاله نیز و هابئله زلزله یه گؤره، نویسنده از نگاه خواننده، فالا باخانلار و بو اوچ باجاناق آدلی گزارش کی حقیقتی یازیبسیز.
لایلالارا گؤره چوخ ساغ اولون، بئلنچی گزارش لرینیزده آذربایجان فولکولور ساحه لرین یئنی دن گنج لر اوچون اوزه چکیب تانیتدیریسیز و بو چوخ دیَرلی بیر ایش ساییلیر. لایلالار اوشاقین دونیایا گؤز آچدیغی ایلک گوندن روحیه سی و شخصییتینده بؤیوک رولو اولا بیلر
سلام عزیز امکداش و دییرلی قارداش
سیزین منه و شهامت-ه لوطفویوز وار
یاشایین
سلام آبجی ندای گل...
خوبی؟
چه جالب بود.... هم موضوعت... هم متنت... هم نوشتارت...
کلا لالایی که چیز قشنگی هست.... ولی قشنگ تر از اون اینه که با زبون محلی همون جا باشه....
لالایی یکی از هزاران چیزیه که نشون میده هر جایی چقد قدمت داره و تاریخ و فرهنگ....
سلام فهیمه جان
مرسی از لطفت
ایشالا همینطور باشه
راستی اون یکی مقاله ات هم در مورد فال و فالگیری خیلی قشنگ بود....
سوه اش خیلی تک بود....
موفق باشی ندا جووووووووووووووووون
بوســـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ.....
رفتی اونم دیدی؟
ای ول بابا
فکر نمی کردم به اون یکی وبلاگم هم سر بزنی
مرسی
سلام آبجی
خوبی خوشی سلامتی؟ خداروشکر.
از زمانی که من یادم میاد لالایی برا ما صدای آژیر و بمباران بود:( نسل سوخته که سهله نسل ترکیده هستیم... :(
سلام
به به منور فرمودین
من لالایی هم یادمه بمباران هم تا حدی یادمه
اما ما زمان بمباران رفتیم دهاتمون
سلاملار
بو گؤزل یازینیزدان اولدوقجا فایدالاندیم.....چوخ ساغ اولون.....یازار اللرینیز آغریماسین.......
منی باغیشلارسینیز.....باخیش یازماغیمدا گئجیکمه گیمه گؤره....بیر آز باشیم قاریشیق ایدی.....نئت دونیاسینا گله بیلمه ییردیم......
هر حالدا منتدارلیغیمی بیلدیریرم.......باش اوجا یاشایین.....
ساملار و سایقیلار عزیز امکداش
مینت قویوب گلیب سینیز
یاشایین
سلام
تانری سنی ساخلاسن
خیلی عالی بود
مخصوصا ترجمه های محتوایی
ممنون از زحمتی که کشیدی و وقتی که گذاشتی
سلام
یاشا
سلاملار...چوخ گوزلللل بو لالای نین اولین بیلیردیم بوردا قالانین تاپدیم. کورپه مه اوخویونجا یاتددی.....کاش بونون دانلودی اولاردی
سلام ابجی خیلی خوب بود و لایک به این همه خوبیت موفق باشی