خواهش نادانی انسان نکن

هوا بس ناجوانمردانه سرد است

خواهش نادانی انسان نکن

هوا بس ناجوانمردانه سرد است

روزی که هر سال تکرار می شود

 نوشته ندا عبدی در شماره 25 نشریه شهامت 

 

 

هر سال ضیافتی برپا می شود و روزی از روزهای سال گرامی داشته می شود. گروهی می آیند و گروهی نمی آیند. گروهی راضی می شوند و گروهی راضی نمی شوند و بدین ترتیب این روز به خوبی و خوشی و گاه ناخوشی! به پایان می رسد و باز سال و روزی دیگر... 

آری؛ سخن از روز خبرنگار است. روزی که مثل بقیه روزهای سال، فقط یک بار اتفاق می افتد!! ولی براستی تا به حال تعریف درست و شایسته ای از مقام خبرنگار به عمل آمده است؟ و آیا جایگاه شایسته مطبوعات، آنطور که باید و شاید شناخته و معرفی شده است؟ 

گمان نمی کنم!... چرا که هنوز هم گاهی خبرنگار را جاسوس و فضول می نامند و کارش را سرک کشیدن در امور!! روزنامه ها و نشریات هم کاربردهای فراوانی از جمله پاک کردن شیشه، پهن کردن روی زمینی که آب روی آن ریخته شده (به منظور جذب آب!)، استفاده بعنوان سفره صبحانه در ادارات، استفاده بعنوان سفره برای پاک کردن سبزی روی آن، پیچیدن نان تازه در آن، تولید پوشال و... دارند.حالا دیگر چرا و با چه انگیزه ای ادامه دهیم نوشتن این سطور را؟




اما نه!... گویا زمزمه هایی در محفل خود خبرنگاران و به قولی "اندرونی" خبرنگاران و روزنامه نگاران استان و آنانی که دغدغه فرهنگی و مطبوعاتی دارند به گوش می رسد. گویا هنوز هم قبل از استفاده های فوق از روزنامه ها، تیترهای آنها خوانده می شود و گاه، فرد صاحب ذوقی نیز پیدا می شود که چند سطری را به اختیار و با ذوق بخواند و به وجد آید و برای بغل دستی اش تعریف کند. اما... چرا کار به اینجا کشیده است؟ مگر نه اینکه وظیفه مطبوعات، اطلاع رسانی است و مدعی العموم بودن؟ پس چرا "عموم"، مخاطب نشریات نیستند؟ مشکل کجاست؟ 

شاید اولین مشکلی که به ذهن مخاطب بیاید، عدم تطابق مطالب منتشر شده در نشریات با آنچه مردم می خواهند باشد، یعنی همان علم "مخاطب شناسی".مخاطب نشریه را به دلایل خاص و مشخصی انتخاب می کند و همچنین هر نشریه ای را برای مطالعه نمی پسندد. 

اما ریشه اصلی این مشکل کجاست؟ شاید ریشه اصلی این مشکل در نبود منابع مالی کافی نشریات خلاصه می شود، چرا که اگر روزنامه، هفته نامه و دو هفته نامه ای، به اندازه کافی تامین مالی شود، برای هر صفحه می تواند از دبیران سرویس و خبرنگاران مجزا و متخصص بهره مند شود و مطالب را به شیوه های تخصصی و نه "باری به هر جهت" بر روی خروجی خود قرار دهد و بدین ترتیب، نگارش تخصصی، در دستور کار قرار خواهد گرفت. 

یکی دیگر از مشکلاتی که گریبانگیر مطبوعات و به خصوص مطبوعات محلی است، عدم وجود آموزش کافی و لازم برای شاغلان این حرفه می باشد. البته این مسئله هم از همان عدم بودجه نشئت می گیرد. شاید شما هم آگهی جذب نیرو توسط یکی از رسانه های بزرگ استان را دیده باشید که برای منشی گری نیروی فوق دیپلم می خواهد و برای شغل خبرنگاری مدرک تحصیلی "حداقل دیپلم"... 

جای تاسف است و بیشتر جای تأمل. چرا برای شغل خبرنگاری داشتن مدرک حداقل دیپلم کافی است؟ منشأ این مشکل کجاست؟ شاید ریشه یابی این مسئله، خود نوشتار دیگری بطلبد اما بصورت اجمالی می توان همان مشکلات مالی را دلیل اصلی دانست. اما نهایتاً این راه به کجا می رود؟ آیا به جایی جز ناکارآمدی مجموعه انتشار و ریزش مخاطب رهنمون خواهد شد...؟ 

مطبوعات بطور اعم و مطبوعات محلی بطور خاص، مشکل دیگری دارند که عبارت است از قد علم کردن رسانه های مجازی و دسترسی آسان و گاه بدون هزینه کاربران به مطالب این رسانه ها. 

امروز داشتن رسانه مجازی به راحتی آب خوردن شده است! هر کس می تواند برای خود یک پایگاه اینترنتی داشته باشد که از جزئی ترین مسایل تا کلان ترین آنها را در آنجا بیان کند و همچنین به بازخوردهای سریع و بدون هزینه نیز برای ابراز عقاید خود دست یابد. این رسانه مجازی می تواند یک خبرگزاری یا سایت خبری مجوز دار باشد (که از قاعده بدون هزینه بودن مستثنا هستند)، یا یک وبلاگ، یک عضویت در یک شبکه اجتماعی و... . 

از طرف دیگر، مطبوعات بویژه مطبوعات محلی دچار سانسور یا حتی خودسانسوری نیز هستند. این سانسور حتما نباید سانسور سیاسی باشد. متاسفانه گاه مطبوعات به خاطر پاره ای وابستگی های مالی به یک اداره یا نهاد و ارگان، نمی توانند مشکلات آن مجموعه را بیان کنند و از سوی دیگر نیز مورد بی مهری واقعی مخاطبی قرار می گیرد که انتظار صداقت و رعایت اخلاق حرفه ای را از رسانه مورد اعتماد خود دارد. آری... صداقت! اخلاق حرفه ای! مشتری مداری! اینها واژه هایی است که در صورت عدم پرداخت به موقع و کافی به آن، اولین ضرر به خود رسانه باز خواهد گشت و آن "قهر" مخاطب می باشد.فقدان نوآوری نیز مشکل دیگری است که در جامعه مطبوعاتی استان ریشه دوانده و پیکره اکثر نشریات را در خود تنیده است. اکثر نشریات -چه بسا نشریات باسابقه هم در این کار از یکدیگر پیشی بگیرند- منتظر می مانند تا یک آگهی "نان و آب دار" برسد و نشریه شان را منتشر کنند (البته گاهی متاسفانه چاره دیگری نیز وجود ندارد) و در فاصله کوتاهی که برای انتشار آگهی فرصت دارند، سایت های مختلف را جستجو کرده و مطالب مورد نظر خود را در صفحات کپی می کنند.   

حالا نشریه آماده است برای انتشار... بدون هیچ حرف تازه ای و بدون هیچ نوآوری و خلاقیتی... همچنین یکی از مهم ترین مشکلاتی وجود اصطکاک و تنش میان خود مطبوعاتی ها می باشد. اینکه اتحاد و وحدت رویه در میان روزنامه نگاران و خبرنگاران وجود ندارد و به راحتی از همدیگر می رنجند و کینه به دل می گیرند و طاقت یکدیگر را ندارند، یکی از مشکلاتی است که بخصوص در سالهای اخیر بیشتر به چشم می آید. 

هر خبرنگار و روزنامه نگاری که مدتی از سابقه مطبوعاتی اش گذشت، دوست دارد یک نشریه با نام خود به انتشار برساند و صاحب امتیاز و مدیرمسئولی باشد برای خودش. اینگونه است که انشقاق میان نیروهای خبره صورت می گیرد. اما اگر همین نیروهای متخصص یک جا جمع شوند و با سعه صدر و تواضع، به جای انتشار چندین نشریه، یکصدا برای انتشار یک نشریه اقدام کنند، حاصل کار حرفه ای تر و مخاطب پسندتر نیز خواهد بود. البته این به آن معنا نیست که نافی وجود رقابت در میان افراد کاردان باشیم، چرا که خود مسئله رقابت نیز باعث بوجود آمدن خلاقیت بیشتر می شود.پرداختن به موضوع طنز نیز از مواردی است که گاهی به بوته فراموشی سپرده می شود. طنز مناسب و وزین، می تواند بهتر از خبر و مصاحبه دیگری به بیان مشکل پرداخته و سخن خود را خیلی راحت تر منتقل کند، اما متاسفانه گاهی طنز را به مثابه "سبک" بودن نشریه قلمداد می کنند. 

جبهه گیری علیه یک مسئول بخصوص نیز معضلی است که گاه در برخی رسانه ها به چشم می خورد. شاید دلیل موجه و قابل قبولی برای این جبهه گیری ها وجود داشته باشد، اما به زعم نگارنده هیچ چیز باعث نخواهد شد که یک رسانه، تمام کارهای مفید و مناسب یک مسئول را نادیده گرفته و صرفا به انتقاد از وی بپردازد. 

آنچه گفتیم فقط در مورد یک نشریه یا خبرگزاری خاص صدق نمی کند و خدا ناکرده قصد تخریب هیچ همکاری را نداشته و نداریم و امیدواریم این سطور و آنچه را که از قلم افتاده و اساتید بهتر می دانند، در نهایت آنچه نوشتیم درد دلی بود برای اصحاب قلم و از خودمان برای خودمان.  

در پایان ضمن تبریک روز خبرنگار به تمام خبرنگاران و آنان که صادقانه قلم به دست می گیرند تا باری از دوش جامعه بردارند و آن را در مسیر درست رهنمون شوند، امیدواریم روزی فرا رسد که قلم و صاحبش به جایگاه واقعی و درست خود برسد و تنها به یک روز و یک ضیافت شام و یک هدیه محدود نشود و امیدواریم روزی فرا رسد که هیچ مسئولی از هیچ خبرنگاری نترسد و هیچ خبرنگاری پشت درهای بسته هیچ مسئولی نماند و برای اشاعه فرهنگ اطلاع رسانی، همه دست به دست هم دهند تا مردم نیز با اعتماد کامل، تنها از رسانه های داخلی و محلی استفاده نمایند

نظرات 5 + ارسال نظر
اکبر رفاهی سه‌شنبه 17 مرداد 1391 ساعت 13:10 http://khabarkkde.blogfa.com

سلام همکار گرامی
روز خبرنگار روز پاسداشت قلم بر شما تهنیت باد.

سلام
بر شما نیز چنین باد

سارو چهارشنبه 18 مرداد 1391 ساعت 11:13 http://ranjbar58.blogfa.com/

روز خبرنگار رو تبریک میگم

آیین شایین چهارشنبه 18 مرداد 1391 ساعت 11:29 http://ayinshayin.blogfa.com/

نثر زیبایی دارید عالیه.
فکر کنم مشکل اصلی خود این صاحبان! مطبوعات باشه که صرفا به چشم یک کالا به مطبوعات نگاه می کنند. با این طرز نگاه هم متاسفانه هیچ وقت ره به جایی نخواهیم برد. نشریات صاحبان اصلی خودش رو میخواد. از مدیر مسئول و سردبیر کاربلد گرفته تا خبرنگاران و نویسندگان مجرب که دغدغه این کارو داشته باشند.

kazemi پنج‌شنبه 19 مرداد 1391 ساعت 00:54 http://www.mojsalmas.blogfa.com

با سلام
روز خبرنگارامسال درحالی گرامی داشته می شود که در محضر خدا برسرسفره رمضانش نشسته و به استقبال لیالی قدرمی رویم لذا با آرزوی قبولی طاعات وعبادات وبندگی خالصانه،روز حبرنگار را که یادآورشهادت غریبانه شهید محمود صارمی است را بر تمامی صاحبان قلم وبیان وخبرنگاران متعهد تبریک عرض نموده واز خداوند سبحان توفیق روزافزون شما را خواستاریم

فهیمه پنج‌شنبه 19 مرداد 1391 ساعت 15:16 http://shaparak-e-barooni.blogfa.com

ما نیز با یکی دو روز تاخیر، روزتان را تبریک می گوییم....

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد